(از جوار حرم نبوی و بقیع خاموش)
چشمها پرسش بیپاسخ حیرانیها
دستها تشنة تقسیم فراوانیها
+ + + +
با گل زخم، سر راه تو آذین بستیم
داغهای دل ما، جای چراغانیها
+ + + +
حالیا! دست کریم تو برای دل ما
سرپناهی است در این بیسر و سامانیها
+ + + +
وقت آن شد که به گل، حکم شکفتن بدهی!
ای سرانگشت تو آغاز گلافشانیها! + + + +
فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسید
فصل تقسیم غزلها و غزلخوانیها...
+ + + +
سایة امن کسای تو مرا بر سر، بس!
تا پناهم دهد از وحشت عریانیها + + + +
چشم تو لایحة روشن آغاز بهار
طرح لبخند تو پایان پریشانیها
از زنده یاد : قیصر امین پور
سلامممممممممممممم!!!!!!!!خوبین؟ خوش میگذره؟ معلومه که میگذره.جای ما خالی! برای ما دعا بفرمایید فراواااااااااااااااااااااااان!!!!!!!!!مرسی!
سلام عزیزم. حتما یادتون هستم. هر وقت حرم می رم دعاگو هستم. می بوسونمتون. به همه خیلی سلام برس