سرای خیال

گزیده‌هایی از سروده‌های سخن‌سرایان پیشین و امروز

سرای خیال

گزیده‌هایی از سروده‌های سخن‌سرایان پیشین و امروز

خلوت عشق

  

   آسیمه سر رسیدی،  از غربت بیابان
  دلخسته دیدمت در،  آوار خیس باران

  وا مانده در تبی گنگ   ناگه به من رسیدی
  من خود شکسته از خود   در فصل نا امیدی

  در برکه‌ی دو چشمت   نه گریه و نه خنده
  گم کرده راه شب را   سرگشته چون پرنده

  من ره به خلوت عشق   هر گز نبرده بودم
  پیدا نمی‌شدی تو   شاید که مرده بودم
 
  من با تو خو گرفتم   از خنده‌ات شکفتم
  چشم تو شاعرم بود   تا این ترانه گفتم

  در خلوت سرایم   یک باره پر کشیدی
  آن گاه ای پرنده   بار دگر پریدی

 

      از: اکبر آزاد

نظرات 3 + ارسال نظر
زهرا چهارشنبه 27 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 07:52 ب.ظ http://inas.blogfa.com

سلام
شعر زیبایی بود
موفق باشی

ayka چهارشنبه 27 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 08:09 ب.ظ http://safireaseman.com

سلام
انتخابی شایسته بود
با ما همراهی می شوی در میز گرد ؟

زهرا چهارشنبه 27 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:18 ب.ظ http://fatgirl.blogfa.com

آره مامانم فکر می کرد معتاده ... چقدر این اسم اکبر آزاد آشناست ... این شعر رو اصفهانی نخونده؟!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد