سرای خیال

گزیده‌هایی از سروده‌های سخن‌سرایان پیشین و امروز

سرای خیال

گزیده‌هایی از سروده‌های سخن‌سرایان پیشین و امروز

این دو قدم

       این دو قدم

  دل خون شد و خندید، ببینید کَرَم را

  ما گریه نکردیم مگر غربت هم را

 

  دنیا همه آیینه‌ی  شرمندگی ماست

  در حشر نبینیم مگر صورت هم را

 

  خون شد دلم از غصّه‌ی مرگِ حسنک‌ها

  یک چند بگریانم بگذار قلم را

 

  ای عشق، همه کشته‌ی شمشیر تو هستیم

  حکم تو قصاص است ولی صاحب دَم را

 

  در حلقه‌ی چشمت به خدا خطّ طوافی‌ست

  کم مانده که زلفت شکند حدّ حرم را

 

  مانند حبیب عجمی دل عربی کن

  در عشق نپرسند عرب را و عجم را

 

  عمری که دویدیم هوس بود و عبث بود

  با پای توکّل برویم این دو قدم را

      

         از علی‌رضا قزوه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد